شمسالدین حمیدیان/ فیلم سینمایی «خروج» با تمام مظاهر قوت و ضعف خود یک وسترن ایرانی تمام عیار است. پس اگر چه ژانر وسترن، متولد آمریکا است اما به واسطه کشفهای تازهای که از سرزمینها و شخصیتهای قهرمان دارد، قابلیت تکثیر و تجدید حیات در همه جا و همه وقت دارد؛ چه اینکه وسترن، ژانر محبوب برای عموم سینما دوستان نیز می باشد. البته باید توجه داشت که حاتمی کیا امضای شخصی و ویژهای در ژانر وسترن داشته و این اختصاص را پیش از خروج در فیلم «روبان قرمز» نشان داده است و به نوعی در این زمینه، تبحر خاصی دارد و اکنون با همان توانمندی شمایل معروف وسترن را در «خروج» احیا میکند؛ از سازدهنی، مرد تنها در طبیعت و روستا، لانگ شات ها و...؛ با این تفاوت که حاتمی کیا در «خروج»، از لحن حماسیاش فاصله گرفته و مطالبه گری مردمی و عدالتخواهی را دنبال کرده است و شاید برای کارگردانی همچون او که ذاتا آرمانگراست ساخت چنین اثری قابل قبول و یا قابل دفاع نباشد. اثری که بسیار ساده و احیاناً فانتزی است و انتظاراتی در سطح فیلم «بهوقت شام» را اساسا نمی تواند محقق کند و البته این هم در حالی است که سینمای حاتمی کیا بسیار جدی است و همین قطعیت و جلالی بودن است که تمام ضعفهای احتمالی فیلم خروج را میپوشاند.
حاتمی کیا در آخرین ساخته خودسعی دارد خروج مردان تراکتور سواری را بر بستر جاده ای روایت نماید. مردانی میانسال و بعضا کهن سال که اگر چه همگی از موطنی واحد و شهیدپرور به نام عدل آباد این خروج را آغاز کرده اند اما به نوعی نماینده مردمان ایران زمین می باشند که با گویش و پوشش متفاوت بر تراکتورهای خود حاضر شده و داستان این سفر را شکل می دهند که به نوعی «حادثه درامی» است و برای تعلیق چنین اثری لازم و ضروری می باشد. و از این جهت کلیت خروج از منظر سینمایی اگر چه دارای برخی اشکالات است؛ اما در مجموع موجه و قابل قبول ظاهر شده و در این راستا از هوشمندی چنین اثری است که شخصیت «رحمت» را فردی مستحق به نمایش نکشیده و نخواسته حس ترحم مخاطب را برانگیزاند. بلکه شخصیتی، حقیقتنما را به تصویر کشیده و سعی می کند تا مقام این رزمنده سابق و کنشگر فعلی را بستاید. از این جهت است که شخصیت رحمت، هم واقعیت میآفریند و هم آرزو. احساس، بر بازی او مقدم است و راز این تماشایی شدن فیلم هم به خصلت «رمانتیک» و حس حب و بغض عاطفی برمیگردد و در این میان بازیگر توانمندی همچون قریبیان با تلفیق حواس و میمیک ویژهای که برای این نقش به صورتش داده شمایل پیرمردی مصمم گرفته است و از سکنات روحی او میتوان حدس زد که چطور وقتی در خلوت با خود، ماکت توپ و وسایل کولهپشتی فرزند شهیدش را نگاه میکند و به خاطر کارهای مهمی که در زندگی رو به پایانش نکرده، خود را لایق سرزنش میداند و صد البته شاید یکی از ارزشمندترین اقدامات خروج، حضور «زن» است. زن کنشگر و البته همراهی با نام مهربانو که می تواند نماینده زنان ایران زمین به شمار آمده و با وجود آنکه در چند نما بیشتر از او دیده نمیشود، اما حس ملودرام مبتنی بر حس حب و بغض را در خروج زنده نگه می دارد و با این اوصاف است که فیلم خروج، واجد تمام خصوصیات قهرمانهای فیلمهای قبلی کارگردان می شود و جمعیتی از قهرمانان را به تصویر می کشد که در حال کامل نمودن یکدیگر می باشند. قهرمانان پیری که روزگاری مانند فیلم مهاجر، ماهیهای شناور در ارزشهای دفاع مقدس بودند و حالا بعد از چند دهه، بار دیگر در کارناوال غیرت شهدا و در دل شهرهای مختلف، به خروش و حرکت در آمده و طی یک عملیات رستگاری، قطعیت و پالایشی را برای نسل جدید، رقم می زند. |
خروج با تمام نقایص خود اثری است که علاوه بر حادثه، شخصیت هم دارد و در واقع تلفیقی از «حادثه» و «شخصیت» است و در این میان عنصر شخصیتپردازی در این فیلم، از جنس «خلق» می باشد و کارگردان سعی نموده تا در حد بضاعت خود شخصیتی از یک روستایی و پدر شهید بیآفریند که از قابلیت و پتانسیل تبدیلشدن به پرسوناژ تاریخی برخوردار است و این گونه است که شخصیتی همانند عباس در آژانس شیشهای؛ این بار در قامت رحمت خلق شده و طیفی واقعی اما فراموششده در جامعه را برای مخاطب مجسم می نماید و نشان می دهد که کارگردان دچار انقطاع تاریخی نشده است. از این جهت است که خروج نه نهان روش و محافظهکار است تا شجاعت نداشته باشد و نه نهیلیسم و پوچ است تا نتواند تفکر را در خود جای دهد؛ بلکه هم شجاعت دارد و هم تفکر، هم صراحت دارد و هم غیرت، و تمام این صفات را در یک محیط شفاف و کارناوالی و آیینی جمع کرده است به اسم خروج که در واقع می تواند نمودی روشن از «کارناوال غیرت» برای مردم مسلمان ایران محسوب شود. کارناوال غیرتی که خروج می کند بر علیه دولت و دولت مردانی که با فراموشی پشتوانه مردمی خود در جهت خلاف مسیر حاکمیت ایرانی اسلامی گام برمی دارند و شاید انتقادات امروز برخی به این اثر نیز برآمده از حس همذات پنداری با دولتمردان ترسیم شده در آن باشد!
ارسال نظر